۱۸ دی ۸۹ ، ۲۳:۳۹
باربی(5): باربی و رقبای آن
باربی(5): باربی و رقبای آن
تهیه کننده:محمود کریمی
منبع: راسخون
منبع: راسخون
سال گذشته حکم "خطرناک" بودن باربی توسط دادستان کل کشور صادر شد.البته این عروسک مدرن و شیکپوش در همهی کشورها مهمان عزیزی نبوده، تا آنجا که حتی گاهی فروشندگانش مجبور شدهاند ردپاهای او را دستکم از ویترین یا سردر مغازههایشان پاک کنند. اردیبهشتماه سال ۱۳۸۷ باربیهای مقیم ایران از سوی دادستان کل کشور، قربانعلی درینجفآبادی عروسکهایی "خطرناک" شناخته شدند که میبایست هرچه سریعتر جلوی آنها گرفته میشد. دادستان کل کشور در نامهای به معاون رییسجمهور هشدار داده بود که «نمایش شخصیتهایی نظیر باربی، بتمن، اسپایدرمن و هری پاتر زنگ خطری برای مسئولان حوزهی فرهنگی است.»
هر چند این اقدام دادستان کل کشور در اشاره مستقیم به نام این اقلام فرهنگی با توجه به سمت او در نوع خود بیسابقه به نظر میرسد اما باید توجه داشت که چنین اتفاقاتی خصوصا در مورد «عروسکهای باربی»، از سابقه طولانیتری برخوردار است.
در این خصوص باید ابتدا به نوع نگاه به اسباب بازی در کشور دقت کرد. ایران کشوری است که اصولا فاقد صنعت اسباببازی به شمار میرود. به صنعتی که حجم مبادلات آن سالانه به 70 میلیارد دلار در جهان میرسد در کشور ما توجه آنچنانی نشده است.ایران که فاقد صنعت اسباب بازی است، ناگزیر باید آن را وارد کند. اما همین واردات نیز پس از انقلاب و با آغاز جنگ تحمیلی به دلیل جلوگیری از خروج ارز از کشور ممنوع اعلام شد.
این ممنوعیت تا اوایل دهه 80 نیز ادامه داشت، تا در دهه هشتاد نوع نگاه به اسباب بازی گویی کمیتلطیف شد و برخی مسئولین آن را تا حدی جدی گرفتند. در نبود واردات قانونی، نیاز بازار داخلی از طریق قاچاق تامین شد، حجم بالای اسباببازیهای خارجی در کشور بدون هیچگونه نظارت کیفی وارد بازار داخلی ما شدند. اکثر این اقلام از مواد اولیه با کیفیت بسیار پایین ساخته میشدند که برای سلامتی کودکان بسیار مضر هستند. در حالی که هیچگونه نظارت منسجمیروی کیفیت این اقلام در کشور وجود ندارد، اما همیشه ترس از خروج ارز از کشور و همچنین نگرانی نسبت به تبعات فرهنگی ورود این دست کالاها به کشور وجود داشته.
سابقه واکنش نسبت به باربیها طی سالهای اخیر را باید در روزنامه ایران جستجو کرد، این روزنامه اول بار چهارم مهرماه سال 1381 طی گزارشی با عنوان «تاریخچه جنگ عروسکها» نسبت به حضور این عروسکها در بازارهای داخلی واکنش نشان داد. البته روزنامه ایران طی اخبار دیگری پیش از این گزارش نسبت به حضور این عروسک در بازارهای داخلی واکنش نشان داده است، از آن میان میتوان به: «بزهکاران کوچک درخیابانهای بزرگ» در تاریخ 31مرداد 1380، «بازتاب تولید عروسکهای ایرانی در رسانههای خارجی» در تاریخ 28اسفند 1380و «سارا به جای باربی» در تاریخ 20خرداد 1381 اشاره کرد.
در میان روزنامهها و سایتهایی که در مورد باربی نوشتند نباید مطلب روزنامه کیهان با عنوان «جولان باربی در چهارسوق بازار هویت ایران» را که در تاریخ نهم مردادماه سال 1386 منتشر شد ازیاد برد. به هر حال چنین واکنشی از سوی مطبوعات نسبت به یک شخصیت عروسکی قابل توجه است. ابتدای دهه هشتاد در این زمینه دو اتفاق مهم رخ داد: اول آزاد شدن واردات اسباببازی به کشور، دوم تشکیل شورای نظارت بر اسباب بازی. در همین اثنا شخصیتهای دارا و سارا، دو عروسک با شخصیت ایرانی نیز خلق شدند و دارا و ساراها وارد فروشگاههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شدند. هرچند خلق این دو شخصیت یک تجربه نه چندان موفق به شمار میرود و با گذشت چند سال از آغاز تولید آنها میتوان به خوبی عملکرد آن را بررسی کرد، اما باید توجه داشت این یک تجربه بیسابقه در کشور ما به شمار میرود.
هر چند دختربچههای اقشار مرفه جامعه پیش از آن سوغات سفرهای اروپایی و آمریکایی اقوامشان اکثرا عروسکهای باربی یا لباسها و خانههای عروسکی بود، اما شاید اولین کسانی که در میان قشر متوسط جامعه صاحب باربی شدند دختربچههای خانوادههایی بودند که اقوامشان برای زیارت به کشورهای عربی نظیر سوریه سفر کرده بودند.
در سال ۱۳۸۳ بود که از بازار اسباببازی ایران خبر تولید عروسکهایی "ملی" توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به گوش رسید که آن را رقیب باربی معرفی میکردند. این عروسکها "سارا" و "دارا" نام داشتند که قرار بود جای عروسکهای باربی را در اتاق بچههای ایرانی پر کنند. البته برادر سارا از همان ابتدا دست در دست خواهر روانهی بازار شد و به این ترتیب سارا یک گام از "فولا" جلوتر قرار گرفت.
مشخصات رسمی دارا و سارا
دارا و سارا یک برادر و خواهر دو قلو هستند که با توجه به ویکژگیهای فرهنگ ایرانی طراحی شده اند. دختر بچه های ایرانی ضمن آنکه با این عروسکها بازی خواهند کرد و سرگرم می شوند می توانند با مبانی فرهنگ ایرانی نیز آشنا شوند.
۸۹/۱۰/۱۸