سال 1341 ه ش در روستای گرمه در خانواده ای متوسط و مذهبی دیده به جهان
گشود .در سن 7 سالگی به دبستان رفت ودرس را تا کلاس سوم راهنمائی در گرمه
ادامه داد .
بعد از آن به دلیل نبود دبیرستان در زادگاهش, تحصیل را ترک کرد در گرمه
مشغول به کار شد .اوتا چند سال درکار کمک رانندگی فعالیت کرد. یکسال از جنگ
گذشته بود که به گفته ی خودش: بر حسب وظیفه اسلامی و شرعی خود ,به جبهه
رفت.
اولین باردر تاریخ 15/8/1360 با چند نفراز دوستان وهمرزمانش از طریق سپاه
بجنورد وبه صورت بسیجی داوطلب به جبهه حق علیه باطل رفت و در جبهه ی
گیلانغرب مستقر شد .
بعد از چند مدتی که درآنجا بودند عملیات غرور آفرین والفجر شروع شد و او در
آن عملیات چون شیری خروشان درس گرفته از مکتب خونبار حسین با عشق شهادت
پیروزمندانه ,به معرض نمایش گذاشت .بعد از اینکه 3 ماه ماموریتش به پایان
رسید به مرخصی آمد .
اوبه هدف خود رسیده بود, به خانواده اش گفت , دیگر من از جبهه نخواهم آمد
,آنقدر با کفار بعثی می جنگم که همانند رهبرم حسین ابن علی(ع) در کنار
یاران واقعی اسلام به شهادت برسم , دلم می خواهد در این هوای آزاد چون
پرنده از قفس آزاد شده ، چشمم به این کوههای سر به فلک کشیده کردستان باشد
وشربت شیرین شهادت را بنوشم .
دوباره که به جبهه برگشت آموزش دیده بانی را در سر پل ذهاب دید و تا مدتی
به دیده بانی مشغول بود .اوبا رصد وکشف نقاط حساس دشمن ضربات سنگینی به
آنها وارد کرد.
بعد از آن مسئولیت واحد دیده بانی جبهه ی گیلانغرب به او واگذار شد.
دراین جبهه به نحو احسن ماموریت خود را انجام داد وهر روز حماسه ای می
آفرید .بعد از مدتی فرماندهان تشخیص دادند که منطقه به آتش زیادی احتیاج
دارد وایشان را مامور به آوردن توپ های 203 و 155 میلی متری کردند .
محمدجواد این توپ ها را به منطقه آورد و خود مسئولیت واحد توپخانه راکه به
نام بزرگ پرچم دار عدالت و برابری ,حضرت بقیة الله (عج)نامگذاری شده بود
,به عهده گرفت .
او رشادتها و جوانمردی های زیادی را در این مدت از خود به یادگار گذاشت.