وب سایت عمارها

این وبسایت در جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و مبارزه با جنگ نرم دشمن راه اندازی شده است

وب سایت عمارها

این وبسایت در جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و مبارزه با جنگ نرم دشمن راه اندازی شده است

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
هنگامی که شاه اسماعیل صفوی به کربلا مشرف شد نخست به زیارت سالار شهیدان رفت و آنگاه حضرت ابوالفضل علیه السلام و دیگر شهدای کربلا علیهم السلام را زیارت نمود. اما به زیارت حر، آن آزاده روزگار که قبرش با قبر سالارش فاصله دارد، نرفت.
پرسیدند: « چرا؟»
استدلال کرد که اگر توبه او پذیرفته شده بود از سالارش حسین علیه السلام دور نمی ماند.
توضیح دادند که: « شاها ! از آنجایی که او در سپاه یزید فرمانده لشکر بود و آشنایانی داشت پس از شهادت در راه حق و در یاری حسین علیه السلام بستگانش بدن او را با تلاش و با اصرار بسیار از میدان جنگ خارج ساختند ودر اینجا به خاک سپردند.»
شاه گفت: « من می روم با این شرط که دستور دهم قبر او را بشکافند و درون قبر را بنگرم اگر شهید باشد نپوسیده است و برای او مقبره می سازم. در غیر این صورت دستور تخریب قبرش را صادر خواهم کرد. »
پس از این تصمیم به همراه گروهی از علما، سران ارتش و ارکان دولت خویش، کنار قبر حر آمدند و دستور نبش قبر را صادر کرد.
هنگامی که قبر گشوده شد شگفت زده شدند چرا که دیدند پیکر به خون آغشته آن آزاده قهرمان پس از گذشت بیش از یک هزار سال صحیح و سالم است. زخمهای بی شمار گویی تازه وارد آمده و دستمالی نیز که سالارش حسین علیه السلام بر فرق او بسته و مدال بزرگی است بر پیشانی دارد.
شاه اسماعیل گفت: « این دستمال از امام حسین علیه السلام است و برای ما مایه برکت و پیروزی بر دشمنان و مایه شفای بیماران. به همین جهت با دست خویش آن را باز کرد و دستمال دیگری بست اما به مجرد باز کردن آن دستمال، خون جاری شد و هرگونه کوشش برای متوقف ساختن آن بی حاصل ماند.
به ناچار شاه همان دستمال را بر سر حر بست و گوشه ای از آن را به عنوان تبرک برداشت و خون هم متوقف شد. به همین جهت دستور داد برای او مقبره ساختند و مردم را به زیارت ایشان فراخواند.
کرامات صالحین، مرحوم محمد شریف رازی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۸۹ ، ۲۲:۳۳
عمارها
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۸۹ ، ۲۲:۳۰
عمارها
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۸۹ ، ۲۲:۲۳
عمارها
چرا نماز می خوانیم ؟ همانطور که در قرآن هم آمده نماز نوعی تشکر از خداست. خدا نعمتهای زیادی به ما داده،

 

که دادن نعمتها از طرف اوست و نگه داشتن این نعمتها از طرف ماست.

چرا عربی ؟ - ایجاد یک زبان بین المللی.2- ایجاد وحدت. 3- هیچ کلامی نمی تواند جایگزین کلام خدا گردد .

چرا اینقدر تکراری ؟ ماز تکرار نیست بلکه شاید در ظاهر تکرار باشد؛ ولی در باطن هر نمازی

 

مانند یک پله از نردبان است که باهر وعده، پله ای به خدا نزدیک تر می شویم پس پله اول وآخر نردبان

 

خیلی با هم متفاوتند؛ و در ضمن هر تکراری بیهودگی نیست .



چرا 17 رکعت ؟ اول خدا در شب معراج 50 نماز 2 رکعتی بر امت پیامبر واجب کرد که پیامبر پس از

 

ملاقات با حضرت موسی از خدا تخفیف گرفتند تا به 10


رکعت رسید 5 تا 2 رکعتی. همه ی مسلمانان در ابتدا 10 رکعت نماز می خواندند؛ بعد از اینکه پیامبر به

 

 مدینه رفتند پیامبر 7 رکعت دیگر به 10 رکعت اضافه کردند که معروف به فرض النبی هستند. امام رضا (ع)

 

علت این کار پیامبر را، جبران نقص و کمبودهایی در اصل نماز بیان کردند.



چرا اول وقت ؟ - جدایی او از غم واندوه.2- راحت بودن او به هنگام مرگ. 3- رهایی از آتش جهنم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۸۹ ، ۰۰:۳۹
عمارها
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
 
((عمار)) هم از جمله کسانى است که از اول ، زیر بار فرمان شیطان نرفت . از همان آغاز با او مخالف بود با مسلمان شدن و عبادتش او را اذیت مى کرد. چند مرتبه با شیطان کشتى گرفت و او را بر زمین زد.
چنان چه وارد شده : در یکى از سفرها، که حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم با اصحاب خود مى رفتند، آب آنان تمام شد. آن حضرت به ((عمار)) فرمود: برو از چاهى که در فلان موضع بیابان است آب بیاور.
وقتى ((عمار)) کنار چاه رسید، مى خواست آب بردارد، شیطان آمد و گفت : نمى گذارم از این چاه آب بردارى ! زیرا چاه مسکن شیاطین است .
((عمار)) در برابرش ایستاد و با او در افتاد. با یک حمله شیطان را بر زمین زد. سنگى برداشت و با آن بینى شیطان را شکست . وقتى روى سینه او نشست ، دید بسیار لاغر و رنجور است .
پرسید: آیا همه شیاطین چنین لاغراند؟ در جواب گفت : بعضى از شیاطین چاق و بعضى لاغرند، من هم که چنین لاغرم بر انسانى موکل هستم که موقع خوردن غذا ((بسم الله )) مى گوید و من نمى توانم از غذاهاى او بخورم ، از این رو لاغر شده ام .
سپس گفت : اى ((عمار))! از روى سینه من بلند شو تا بار دیگر کشتى بگیریم ، اگر این دفعه نیز مرا به زمین زدى چیزى به تو یاد مى دهم که از آن نفع ببرى .
((عمار)) از روى سینه او بلند شد و کشتى گرفتند. این بار هم شیطان را بر زمین زد و گفت : چیزى را که به من قول دادى ، بگو. شیطان گفت : اى ((عمار))! بدان در هر خانه اى که قرآن خوانده شود به خصوص ((آیه الکرسى )) شیاطین از آن فرار مى کنند.
((عمار)) یاسر او را رها کرد و مشک خود را پر آب نمود و برگشت خدمت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم ، و داستان را براى آن حضرت تعریف نمود.(538)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۸۹ ، ۲۳:۱۷
عمارها
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
 
یکى از جاهایى که شیطان فریاد کشید، فرزندان خود را جمع کرد و درد دل خود را براى آنان باز گفت و راه چاره اى خواست ، روز عید غدیر بود. آن گاه که حضرت رسول صلى الله علیه و آله وسلم على بن ابى طالب را خلیفه بعد از خود خواند.
جابر از امام محمد باقر علیه السلام نقل مى کند که آن حضرت فرمود: زمانى که رسول اکرم صلى الله علیه و آله وسلم در عید غدیر خم دست على را گرفت ، بلند کرد و به مردم معرفى نمود و جانشین بعد از خود قرارش داد. شیطان در میان لشکریان خود نعره اى کشید که تمام لشکریان و اولاد او در هر کجا بودند اطراف او فرود آمدند و گفتند: اى مولاى ما! چه مصیبتى به تو رسیده این قدر ناراحتى ؟ ما تا به حال فریادى از این وحشتناک تر از تو نشنیده بودیم !
شیطان به آنها گفت : این پیغمبر امروز کارى را انجام داد که اگر به آخر رسد و عملى شود کسى تا روز قیامت ، خدا را معصیت و نافرمانى نمى کند - همه به سوى دین و تقوا و - خداشناسى ، ولایت و امامت پیش مى روند، از راه رستگارى قدم فراتر نمى گذارند - گفتند: اى بزرگ ما! ناراحتى به خود راه مده ، ماءیوس مباش ، تو کسى هستى که آدم را از بهشت بیرون کردى ، او را بدبخت نمودى ، براى این امر مهم هم ، در آینده فکرى خواهى کرد - در همین موقع منافقین که در جمعیت بودند، گفتند: این مرد از روى هوا و هوس حرف مى زند، نه این که دستور خداوند باشد!
آن دو نفر (ابوبکر و عمر) به هم گفتند: او (حضرت رسول صلى الله علیه و آله وسلم ) دیوانه شده که چنین کارى را انجام داد. آیا نمى بینید چگونه چشمان او در کاسه سرش دور مى زند مى چرخد. سپس شیطان رو به طرف داران خود کرد و گفت : آیا مى دانید من در گذشته با آدم در آویختم و او را از بهشت بیرون کردم ؟ آنها گفتند: چرا؟
شیطان گفت : آدم عهدى با خدا بسته بود فراموش کرد و نقض نمود، ولى به خدا کافر نشد و او را پرستش مى کرد. این قوم و جمعیت (از جمله ابوبکر و عمر) عهدى که با خدا بسته بودند شکستند و به خدا و رسولش کافر شدند.
پس از آن که حضرت رسول صلى الله علیه و آله وسلم رحلت نمود، مردم در سقیفه بنى ساعده اجتماع کردند و حق را از على گرفتند، ابوبکر را روى کار آوردند. شیطان تاجى بر سر گذاشت ، لباس کبر و بزرگى پوشید، منبرى اختیار کرد و بالاى آن رفت و جمیع لشکریان خود را از سواره نظام و پیاده دور خود جمع کرد. به آنها گفت : شادى کنید، مجلس ساز و آواز برپا سازید، خوشحالى نمایید - چون با این کلماتى که منافقین مى گویند و به آن حضرت توهین مى کنند - دیگر کسى خدا را اطاعت و عبادت نمى کند. تا وقتى امام آنها ((امام زمان )) بیاید و مردم را به راه مستقیم برگرداند.
جابر مى گوید: بعد، امام باقر علیه السلام این آیه را تلاوت فرمودند:
و لقد صدق علیهم ابلیس ظنه فاتبعوه الا فریقا من المومنین
((شیطان ظن و گمان باطل خود را به عنوان صدق و حقیقت در نظر مردم جلوه داد مردم او را اطاعت نمودند، مگر عده اى از مؤمنان که او را اطاعت نکردند)).(541)
تاویل آیه چنین است : وقتى منافقان در غدیر خم گفته بودند: آن حضرت از روى هوى حرف مى زند، ابلیس گمان کرده بود که بعد از رحلت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مردم امامت را رها خواهند کرد. ظن ابلیس به حقیت تبدیل شد و همه امامت را رها کردند مرگ چند نفرى .(542)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۸۹ ، ۲۳:۱۵
عمارها

جلسه عزاداری غروب عاشورای 1389 هیئت رایت العباس علیه السلام با مداحی حاج محمود کریمی و محمد صمیمی بصورت صوتی آماده دریافت می باشد.

 

دانلود در ادامه مطلب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۸۹ ، ۲۳:۰۷
عمارها

جلسه عزاداری شب عاشورا 1389 هیئت رایت العباس علیه السلام با مداحی حاج محمود کریمی بصورت صوتی و تصویری آماده دریافت می باشد.

دانلود در ادامه مطلب

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۸۹ ، ۲۳:۰۵
عمارها
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۸۹ ، ۲۲:۵۷
عمارها
سال گذشته حکم "خطرناک" بودن باربی توسط دادستان کل کشور صادر شد.البته این عروسک مدرن و شیک‌پوش در همه‌ی کشورها مهمان عزیزی نبوده، تا آنجا که حتی گاهی فروشندگانش مجبور شده‌اند ردپاهای او را دست‌کم از ویترین


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۸۹ ، ۲۳:۳۹
عمارها