وب سایت عمارها

این وبسایت در جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و مبارزه با جنگ نرم دشمن راه اندازی شده است

وب سایت عمارها

این وبسایت در جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و مبارزه با جنگ نرم دشمن راه اندازی شده است

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۶ مطلب در آبان ۱۳۸۹ ثبت شده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۸۹ ، ۲۳:۳۹
عمارها
از مسأله عدالت دست برندارید، این قضیه عدالت را دنبال کنید، مسأله فسادستیزى، حمایت از طبقات ضعیف، ساده‏زیستى، نگاه به مناطق دوردست و محروم، توجه به مشکلات گوناگون مردم (را دنبال کنید). این‏ها اصولى است که اگر رعایت بشود و بر این‏ها پاى فشرده بشود، هم خدا را راضى مى‏کند، هم مردم را از هر مسؤول و از هر نظامى خشنود و دلشاد مى‏کند. این‏ها را ادامه بدهید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۸۹ ، ۱۵:۱۵
عمارها

«درخواست پیرترین رزمنده دفاع مقدس از مقام معظم رهبری: مرا در کنار شهدای گمنام شلمچه دفن کنید!» این تیتر خبری بود که نظرم را جلب کرد. شنیده بودم که «حاج صفرقلی رحمانیان» پیرترین رزمنده دوران دفاع مقدس، در بیمارستان بستری شده و وضعیت جسمانی مساعدی ندارد، اما این خبر که این یادگار کهن دوران دفاع مقدس وصیت کرده و خواستار آن شده است تا پس از مرگ، پیکرش را از فسای فارس به سرزمین مقدس شلمچه ببرند و در کنار مزار شهدای گمنام عملیات کربلای پنج به خاک بسپارند، برایم جالب بود. چرا که درست یک سال پیش بود که به مناسبت هفته دفاع مقدس پیگیر گفت وگو با ایشان شدیم و از طریق دوستان خبرنگار در استان فارس با او و فرزندش گفت وگو کردیم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۸۹ ، ۱۵:۱۰
عمارها

زندگی‌نامه حضرت آیت‌الله‌العظمی سیدعلی خامنه‌ای

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۸۹ ، ۱۴:۵۲
عمارها

پادگان شلوغ بود. برای رفتن به لبنان اسم من را هم داده بودند. کسی را آن‌جا نمی‌شناختم. مثل بقیه رفتم چیزهایی را که لازم بود، بگیرم. ولی به‌م ندادند.

کناری نشسته بودم که یک نفر آمد جلو.

-          چرا وسیله نگرفتی.

-          رفتم،ندادند.

-          پاشو برو! بگو ابراهیم منو فرستاده.

رفتم. گفتم «منو ابراهیم فرستاده. از این چیزایی که به بقیه داده‌ین، به منم بدین.»

گفت «برو بابا.»

گفتم «چشم.» و دوباره برگشتم سر جام نشستم.

-          بازم که دستت خالیه.

-          آخه تحویل نمی‌گیرن.

-          این‌دفعه بگو حاج ابراهیم همت منو فرستاده.

تا اسم همت رو شنید، دوید. هرچی لازم داشتم آورد. دهنم باز مانده بود. پرسیدم «مگه همت کیه؟»

گفت «نمی‌شناسی؟ همت. معاون حاج احمد متوسلیان. فرمان‌ده تیپ بیست و هفت.»

این‌بار از دور که دیدمش، شناختمش. گفتم«چرا نگفتید چی کاره‌اید؟» خندید و گفت «همین که کارت راه افتاد کافیه. حالا برو مثل بقیه آماده شو می‌خوایم بریم.»

 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۸۹ ، ۲۲:۰۹
عمارها
دیدار پرشور هزاران نفر از بسیجیان قم
دیدار پرشور هزاران نفر از بسیجیان قم
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۸۹ ، ۲۳:۴۳
عمارها